۩۞۩ دلــــــتنگی بهـــــــادر ۩۞۩

دل میرود ز دستم، صاحبدلان خدارا / دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

۩۞۩ دلــــــتنگی بهـــــــادر ۩۞۩

دل میرود ز دستم، صاحبدلان خدارا / دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

حسن خرّمی


شبِ گیسوی تو از روز دل‌انگیز تر است
تیغِ ابروی تو از تیغِ تبر تیزتر است

باز اسکندرِ قهرِ تو به من می‌تازد
این ز اسکندرِ تاریخ که خون‌ریز تر است

گفته‌ای چشمِ بزرگانِ زمانه تنگ است
قامتِ من مگر از ارزن و کَه ریز تر است ؟

فصل‌ها رنگ ب‌رنگند برایِ تو ولی
فصل‌هایم همه پاییزی و پاییز تر است

چَشمِ تو خیس ز هجرانِ کسی دیگر بود
از غمِ هجرِ تو چَشم و دلِ من نیز تر است

شعرِ من پُر ز غم و غصه‌ی بی‌هم شدن است
حالم امّا ز خودِ شعر غم‌انگیز تر است

( حسن خرّمی - مرداد 1392 )


مرا دوست بدار!


مرا دوست بدار!

به سان ِ

گذر از یک سمت خیابان

به سمتی دیگر:

اول به من نگاه کن.

بعد به من نگاه کن.

و بعد،

باز هم مرا نگاه کن!

"جمال ثریا"

تو با منی



با من قدم میزنی...


شانه به شانه ام می آیی....


برای من فرق ندارد حضورت باشد؛


خاطراتت ؛


یا حتی توهمت...


من تنها نیستم..


تو با منی....


آن هم شانه به شانه...



 

"ع.باران"

تیرباران


گرم ترین سلاحِ دنیا بود
 
آغوشش



ما به توافق رسیدیم 
 
 تنهایی ام را 

 تیرباران کنیم!



" سمانه سوادی "

نقطه‌چین...


نگران نباش اگر

لب‌های تو را سانسور می‌کنند

شعرهای مرا نقطه‌چین...

از این به بعد،

در چاپ‌خانه‌های زیرزمینی

تو را خواهم بوسید!



"رضا کاظمی"

حافظا



حافظا 

می‌دانم هزاران نفر را پیچانده‌ای..

این‌بار، 

حواست اینـجا باشد 

این یکی را گوش کن!

اول فکر کن، بعد جواب بده! 

نیت می‌کنم به نام او 

به نام فراموش کردنش

به نام راهی، برای فراموش کردنش...


- یوسف گم گشته باز آید به کنعان -   ....



حافظا، 

همین تو مرا اُسگُل نکرده بودی،

که کردی!

 

"امین منصوری"



فریدون مشیری


این دلاویزترین حرف جهان را، همه وقت،

نه به یک بار و به ده بار، که صد بار بگو !

" دوستم داری  ؟" را از من بسیار بپرس !

" دوستت دارم " را با من بسیار بگو !

وقتی که تو نیستی


وقتی که تو نیستی

دنیا
چیزی کم دارد
مثل ِ کم داشتن ِ یک وزیدن ، یک وا‍ژه ، یک ماه !! ...
من فکر می کنم در غیاب ِ تو

همه ی ِ خانه های ِ جهان خالیست !
همه ی ِ پنجره ها بسته است !
وقتی که تو نیستی
من هم
تنهاترین اتفاق ِ بی دلیل ِ زمین ام !
واقعا ...
وقتی که تو نیستی
من نمی دانم برای گم و گور شدن
به کدام جانب ِ جهان بگریزم ....

سید علی صالحی

تو را از من گریزی نیست


تو را از من گریزی نیست

وقتی لباس هایت را عوض می کنی
کسی که پشت کمد مخفی شده است منم
وقتی به رختخواب می روی
ملحفه‌ی گلدار سفید رنگ‌ات منم
چراغ مطالعه ات منم
سقف اتاقت منم
شب به خیری که
از دهان مادرت خارج می شود منم

دوستت دارم
و تو را از من
گریزی نیست.

(مجموعه شعر افلاطونی که هندسه نمی دانست- ابوالقاسم تقوایی)


حیف مـوهای پر کلاغی


حیف مـوهای پر کلاغی نیست ، روسری دور آن قفس بکشد


جز من و تو کسی که اینجا نیست بگذار آسمان نفس بکشد!



اهــل سیگار نیستم امــا بگذار این مسافـــر خسته


نخ پیراهن ترا گاهی ، بعد چای از سر هوس بکشد !!



و خدا در مدار لب‌هایت ، خال را آفرید چون می‌خواست


مرز دنیـــای کوچک من را ، کمتر از دانـــه عدس بکشد



دهنِ فکرم از تو آب افتاد مثل لیموی ترش می‌مانی


کاش نقاشـــی تو را از نو ، بار دیگر خدا ملس بکشد



"این دغل دوستان که می‌بینی" ، عاشقت نیستند ، می ترسم


دست این روزگار عاشق کش ، گِــــرد شیرینی‌ات مگس بکشد



ارث ما شاعران که قابل نیست ای رفیقان وصیتم این است


نفـس آخــــر مــــرا دم مــــرگ بگذارید هم‌نفس بکشد





مجید آژ



http://raghsezehn.persianblog.ir/