بدین افسونگری وحشی نگاهی
مزن بر چهره رنگ بیگناهی
شرابی تو شراب زندگی بخش
شبی مینوشمت خواهی نخواهی
با جمله ی رندان جهان هم کیشم
خیام ترانه های پر تشویشم
انگار شراب از آسمان می بارد
وقتی که به چشمان تو می اندیشم
بسیـار تماشایی و آراسته ای
از رونق مـاه آسمان کاسته ای
انگار نه انگار که مارا دیدی
از روی کدام دنده بر خاسته ای؟
با نگاهت آتش می زنی
با دستت خاموش می کنی
چه کار است؟؟
نگاه نکن...
پ ن: والا ..!!