۩۞۩ دلــــــتنگی بهـــــــادر ۩۞۩

دل میرود ز دستم، صاحبدلان خدارا / دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

۩۞۩ دلــــــتنگی بهـــــــادر ۩۞۩

دل میرود ز دستم، صاحبدلان خدارا / دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

عشق

بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد


جور گل بلبل کشید و بوی گل را باد برد


دلتنگ

به شانه هایم میزنی که دلتنگی ام را تکانده باشی


به چه دلخوش کرده ای؟؟


تکاندن برف از شانه آدم برفی؟؟!!!

شراب

با شیخ از شراب حکایت مکن که شیخ


تا خون خــــلق هست ننوشد شراب را


بگذار تورا بپوشم

بگذار تورا بپوشم

این بالاپوش خنک

این نسیم صبح گاهی

کفاف تمام عطشم را

در کویر لوت و برهوت

خواهد داد..


حوای من

با زیر مخالفی بگو بم بشوم


لبخند بزن مقابلت خم بشوم


تو یک کلمه بگو که حوای منی


امضا بدهم به تو که آدم بشوم

می خواهمت

با بودن تو حال من اصلا خراب نیست

می خواهمت و بهتر از این انتخاب نیست


فراغ

با فراغت تو شکستی دل من، می ترسم


خرده های دل من در کف پایت برود


من غرقِ گناهم

با خـیالِ تـو به سر بردن، اگر هـست گناه


با خبر باش،که من غرقِ گناهم همه عمر


عاشق زار

باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم


با جان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوی


من نیستم چون دیگران بازیچه ی بازیگران


اول به دست آرم تو را بعدآ گرفتارت شوم


بهادر یگانه

با مرگ هم آغوش شدم در ره وصلت
صد شکر که از دلبر خود کام گرفتم