۩۞۩ دلــــــتنگی بهـــــــادر ۩۞۩

دل میرود ز دستم، صاحبدلان خدارا / دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

۩۞۩ دلــــــتنگی بهـــــــادر ۩۞۩

دل میرود ز دستم، صاحبدلان خدارا / دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

تویی تو

مرغ دل مارا که به کس رام نگردد


آرام تویی، دام تویی، دانه تویی تو


خداحافظ مرغ

مرغ آهنگ جدایی ساز کرد


ناگهان از سفره ام پرواز کرد


از فراقش قلب بشقابم شکست


قاشق و چنگال من در غم نشست


دید او فیش حقوقم را مگر ؟


کاین چنین رفت، یادش بخیر


تازگی از دیگران دل میبری


هرکه بامش بیش با او میپری


تخم خود را لااقل از ما مگیر


تاکه با خاگینه ات گردیم سیر


عشق

مرا ز لوث هوس ها همیشه داشته پاک

بود به گردن من "عشق" را حق پدری


سیب بچین حوا

من زنم ...

در گلوی زمین گیر کرده ام

قدری حرف میخواهم


و کمی آزاد !!!ی



دوباره سیب بچین حوا
من خسته ام

بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند ...


من عشق توام

من عشق توام

چیز دیگری نیستم

عاشق توام

هیچ چیز دیگری نیستم

نباشی

نیستم...