۩۞۩ دلــــــتنگی بهـــــــادر ۩۞۩

دل میرود ز دستم، صاحبدلان خدارا / دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

۩۞۩ دلــــــتنگی بهـــــــادر ۩۞۩

دل میرود ز دستم، صاحبدلان خدارا / دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

دلم گم شده

در سینه دلم گم شده , تهمت به که بندم ؟


غـــــیر از تو در این خانه کســی راه ندارد


دلم تنگ است

دلم برای یک نفر تنگ است


نه میدانم نامش چیست


و نه میدانم چه می کند


حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم


لبخندش را هم ندیده ام


فقط میدانم که باید باشد و نیست !!


قیصر امین پور

دیشب باران قرار با پنجره داشت


روبوسی آبدار با پنجره داشت


یکریز به گوش پنجره پچ پچ کرد


چک چک، چک چک، ... چکار با پنجره داشت


شوق وصالت



دلی دارم در آتش خانه کرده

میان شعله ها کاشانه کرده

دلی دارم که از شوق وصالت

وجودم را زغم ویرانه کرده

گل روی تو


دلم محراب زیبایی چو ابروی تو میخواهد


بهانه کرده و تنها ،گل روی تو میخواهد


جان من


دل به دلداران سپردن کارهر دلدار نیست


من به تو جان میسپارم دل که قابل دار نیست


گل یاد تو


در سر به جز عشق هوای  دگرم  نیست

غیر از گل یاد تو کسی دور و برم نیست


یاس

در حضور خارها هم میشود یک یاس بود 


در هیاهوی مترسک ها پر از احساس بود


تنها تو

دل جز ره عشق تو نپوید هرگز


جان جز سخن عشق نگوید هرگز


صحرای دلم عشق تو شورستان کرد


تا مهر کسی در آن نروید هرگز


ابوسعید ابوالخیر


تنها تو

دستانت ...

دو پیچک ظریفند


که عَشَقه وار


بر تنۀ قامتم می پیچند


و ناپدیدم می کنند


حالا دیگر ...


از من چیزی نمانده است


تنها تویی که پیدایی..


وحید عمرانی