-
دنیای شما
دوشنبه 1 آبانماه سال 1391 08:52
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 خاکستر سیگارم را از پنجره به بیرون می ریزم ... آی آدم ها ... دنیای شما زیر سیگاری من است !!!
-
شبی در شب ترین شبها
شنبه 29 مهرماه سال 1391 09:59
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 شبی در شب ترین شبها، تو ماهم می شوی آیا؟ تو تسلیم تماشای نگاهم می شوی آیا؟ شبیه یک پرنده، خیس از باران که می آیم تو با دستان پر مهرت، پناهم می شوی آیا؟ پس از طی کردن فرسنگها راهی که می دانی کنار خستگیها، تکیه گاهم می شوی آیا؟ شناکردن میان خاک را بد من بلد هستم تو...
-
فروغ
شنبه 29 مهرماه سال 1391 09:40
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 شانه های تو همچو صخره های سخت و پر غرور موج گیسوان من در این نشیب سینه میکشد چو آبشار نور شانه های تو چون حصار های قلعه ای عظیم رقص رشته های گیسوان من بر آن همچو رقص شاخه های بید در کف نسیم شانه های تو برجهای آهنین جلوه شگرف خون و زندگی رنگ آن به رنگ مجمری مسین در...
-
رضا نیکوکار
یکشنبه 23 مهرماه سال 1391 19:26
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 گرچه گاهی حال من مانند گیسوهای توست چشمه ی آرامشم پایین ابروهای توست خنده کن تا جای خون درمن عسل جاری کنی بهترین محصول ها مخصوص کندوهای توست فتنه ها افتاده بین روسری های سرت خون به پا کردی، ببین! دعوا سرموهای توست کار دنیا را بنازم که پر از وارونگی ست یک پلنگ مدعی...
-
مسلم محبی
یکشنبه 23 مهرماه سال 1391 19:25
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 باید تو را همیشه به دقت نگاه کرد یعنی نه سرسری، سر فرصت نگاه کرد خاتون! بگو که حضرت خالق خودش تو را وقتی که آفرید چه مدت نگاه کرد هر دو مخدرند که بیچاره می کنند باید به چشم هات به ندرت نگاه کرد هر کس نظاره کرد تو را دلسپرده شد فرقی نمی کند به چه نیت نگاه کرد عارف...
-
جان به لب رسیده
جمعه 21 مهرماه سال 1391 18:57
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 آه چه شود اگر شبی بر لب من نهی لبی تا به لب تو بسپرم جان به لب رسیده را
-
اعظم هاشمی
جمعه 21 مهرماه سال 1391 18:54
سیاه گیسو سیاه چشمم سپید بانو رسیده شب گشودم بسترت از پرنیان قو لالالالا شناور شو میون بستر خوابت به عشق تو شکستم من طلسم این شب جادو سپیدبانو بخواب اروم نمیذارم چشات ترشه ازین پس غصه هات باید میون نطفه پرپر شه لالالالا میخونم زیر گوشت قصه امید که تا این قصه زیبا واسه تو عمق باورشه سپیدبانو اگه شب مثل دیواره میده قلب...
-
چشمان تو
جمعه 21 مهرماه سال 1391 18:52
با جمله ی رندان جهان هم کیشم خیام ترانه های پر تشویشم انگار شراب از آسمان می بارد وقتی که به چشمان تو می اندیشم
-
مـاه آسمان
جمعه 21 مهرماه سال 1391 18:52
بسیـار تماشایی و آراسته ای از رونق مـاه آسمان کاسته ای انگار نه انگار که مارا دیدی از روی کدام دنده بر خاسته ای؟
-
نگاه
جمعه 21 مهرماه سال 1391 12:07
با نگاهت آتش می زنی با دستت خاموش می کنی چه کار است؟؟ نگاه نکن... پ ن: والا ..!!
-
ماه پیشانی من
جمعه 21 مهرماه سال 1391 12:04
شب سردی ست و هوا منتظر باران است وقت خواب است و دلم پیش تو سرگردان است شب بخیر ای نفست شرح پریشانی من ماه پیشانی من دلبر بارانی من
-
خانه ی دلبر
سهشنبه 18 مهرماه سال 1391 21:06
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 نشنو از نی ، نی حصیری بی نواست بشنو از دل ، دل حریم کبریاست نی بسوزد خاک و خاکستر شود دل بسوزد خانه ی دلبر شود
-
اسیر عشق تو
پنجشنبه 13 مهرماه سال 1391 22:01
گدای کوی تو از هشت خلد مستغنی است اسیر عشق تو از هر دو عالم آزاد است
-
دل شکسته
پنجشنبه 13 مهرماه سال 1391 21:59
بکن معامله ای و این دل شکسته بخر که با شکستگی ارزد به صد هزار درست
-
سرو گل اندام
پنجشنبه 13 مهرماه سال 1391 21:58
در مذهب ما باده حلال است ولیکن بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
-
کرشمه های تو
پنجشنبه 13 مهرماه سال 1391 21:57
خدا چه صورت ابروی دلگشای تو بست گشاد کار من اندر کرشمه های تو بست
-
میزهای کوچک کافه
پنجشنبه 13 مهرماه سال 1391 21:21
من شیفته ی میزهای کوچک کافه ای هستم که بهانه نزدیک تر نشستن مان میشود… و من … روبه روی تو … میتوانم تمام شعرهای نگفته دنیا را یک جا بگویم …………!
-
نیکی فیروزکوهی
پنجشنبه 13 مهرماه سال 1391 21:18
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 زن سینههای برجسته نیست موی مش کرده ابروی برداشته لبانِ قرمز نیست زن لباسِ سفید شب با شکوه عروسی بوی خوشِ قرمه سبزی هوسِ شبهای جمعه قرارهایِ تاریکی ، کوچه پشتی، تویِ یک ماشین نیست زن خون ریزی کمر دردِ ماهانه پوکی استخوان یک زنِ پا بماه حال تهوع استفراغ دردهای...
-
معشوق به کام
پنجشنبه 13 مهرماه سال 1391 20:55
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 گل در بر و می در کف و معشوق به کام است سلطان جهان هم به چنین روز غلام است
-
خدایا ؟؟؟؟
سهشنبه 11 مهرماه سال 1391 23:01
خدایا...ﺧﺴﺘﻪ ﺍﯼ؟ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﻣﯿﺎﺩ؟ ﭼﺎﯾﯽ ﺑﺮﯾﺰﻡ؟ پرتقال ﭘﻮﺳﺖ ﺑﮑﻨﻢ ؟ ﺗﺨﻤﻪ ﻣﯿﺨﻮﺭﯼ...؟ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﺮﯼ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﯽ ﻣﻦ ﺑﺸﯿﻨﻢ ﭘﺸﺖ ﻓﺮﻣﻮﻥ . . .؟ ﺗﻌﺎﺭﻑ ﻣﯿﮑﻨﯽ ؟ ﻟﻨﮓ ﺑﯿﺎﺭﻡ ﺷﯿﺸﻪ ﺟﻠﻮ ﺭﻭ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﻨﻢ ؟ جان من ﺍﯾﻨﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﺒﯿﻨﯿﻢ ! ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ کلا ؟؟؟؟
-
بیدل
سهشنبه 11 مهرماه سال 1391 22:58
بیدلی در همه احوال خدا با او بود او نمی دید و از دور خدایا می کرد
-
سیما سپهری
دوشنبه 10 مهرماه سال 1391 16:43
شبهای من همیشه از آغوش تو پرند وقتی پر اند از تو ورای تصورند چشمان تو سیاهی را گر گرفته اند خورشید را به باد تمسخر گرفته اند برقی که چشمهای تو دارد فریب نیست از چشمهات هرچه بگویی عجیب نیست تقصیر ماه نیست اگر مست می شوم من هر روز از حضور تو سر مست می شوم شبهای من مماس تنت می شود عزیز نور اتاق پیرهنت می شود عزیز برقی که...
-
ئهوین
دوشنبه 10 مهرماه سال 1391 16:29
بیا با هم بخوانیم شکوه لحظهها را بیا با هم ببینیم سکوت یاسها را بیا باهم بخندیم وفای بیوفا را بیا با هم بگرییم شکست لالهها را بیا با هم بلرزیم شروع بادها را بیا با هم بسازیم تمام سازها را بیا با هم بغریم تمام دردها را بیا با هم همیشه به هم عاشق بمانیم بیا به حرمت عشق من و تو ، ما بمانیم چرا که بی تو من هم نگاهی...
-
فرامرز عرب عامری
دوشنبه 10 مهرماه سال 1391 16:23
بیا گناه ندارد به هم نگاه کنیم و تازه داشته باشد بیا گناه کنیم! نگاه و بوسه و لبخند اگر گناه بود بیا که نامه ی اعمال خود سیاه کنیم بیا به نیم نگاهی و خنده ای و لبی تمام آخرت خویش را تباه کنیم به شور و شادی و شوق و ترانه تن بدهیم و بار کوه غم از شور عشق کاه کنیم و خوش خوریم و خوش بگذریم و خوش باشیم و تف به صورت انواع...
-
یار می آید
دوشنبه 10 مهرماه سال 1391 15:33
دلم خوش است دلم خوش که یار می آید خبر رسید به زودی بهار می آید دوباره از رخ آیینه گرد میگیرم که آب و آیینه امشب به کار می آید
-
عشق
دوشنبه 10 مهرماه سال 1391 11:09
بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد جور گل بلبل کشید و بوی گل را باد برد
-
حافظ
دوشنبه 10 مهرماه سال 1391 11:05
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم
-
سعدی
شنبه 8 مهرماه سال 1391 19:39
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 ای ساربان آهسته ران، کارام جانم می رود وان دل که با خود داشتم، با دلستانم می رود من مانده ام مهجور از او، بیچاره و رنجور ازو گویی که نیشی دور ازو، در استخوانم میرود گفتم به نیرنگ و فسون، پنهان کنم ریش درون پنهان نمی ماند که خون، بر آستانم می رود محمل بدار ای...
-
ای دوست
شنبه 8 مهرماه سال 1391 19:36
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 ای دوست قبولم کن و جانم بستان مسـتم کن وز هـر دو جهانم بستان با هــر چــه دلـم قــرار گــیرد بی تو آتـش به من اندر زن و آنم بستان
-
شرط بلاغ
شنبه 8 مهرماه سال 1391 19:34
من آنچه شرط بلاغ است باتو میگویم تو خواه پند گیر خواه ملال