۩۞۩ دلــــــتنگی بهـــــــادر ۩۞۩

دل میرود ز دستم، صاحبدلان خدارا / دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

۩۞۩ دلــــــتنگی بهـــــــادر ۩۞۩

دل میرود ز دستم، صاحبدلان خدارا / دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

حامد (سهند )ابراهیمی

دیدنت آغاز یک حس بهاری در من است

آینه از شرح آن تصویر زیبا الکن است

 

در مشام من که عمری چشم بر راه توام

هر نسیمی قاصد بوی خوش پیراهن است

 

سبز خواهد شد دو چشم منتظر از دیدنت

حسن یوسف های گم گشته بهار آوردن است

 

عهد بستم با تو بودن را و میمانم قسم

به خداوندی که جاری توی رگهای من است

 

اشک شوق است اینکه می بارد ز چشمانم مدام

رسم مهماندار بودن آب و جارو کردن است

 

 باز می آیی و غم ها را به پایان می بری

زود می آیی یقین دارم دل من روشن است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد