دل میرود ز دستم، صاحبدلان خدارا / دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
دل میرود ز دستم، صاحبدلان خدارا / دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
دستانت ...
دو پیچک ظریفند
که عَشَقه وار
بر تنۀ قامتم می پیچند
و ناپدیدم می کنند
حالا دیگر ...
از من چیزی نمانده است
تنها تویی که پیدایی..
وحید عمرانی