ای دوست قبولم کن و جانم بستان
مسـتم کن وز هـر دو جهانم بستان
با هــر چــه دلـم قــرار گــیرد بی تو
آتـش به من اندر زن و آنم بستان
این روزها ...
همه به من می گویند:
بالای چشمت ابروست..!!
همه فهمیده اند..
جای تو خالیست..!
چشمت را دور دیده اند..!!!
از تو بارانی شدن عشق است
از لبانت موجو موسیقی
از صدایت عطر و ابریشم شدن عشق است
بوی فروردین عبارت از نگاه توست
میرسی بر من
ناگهان سرمی روم از تو..
ای کاش جان بخواهد معشوق جانی ما
تا مدعی بمیرد از جانفشانی ما
ای بهار زندگیم
ای امید بودنم
غنچه ی لبهای تو
گرمی شکفتنم
قامت رعنای تو
قبله گاه دیدنم
آن نوای گرم تو
بهترین شنیدنم
کنج آغوش دلت
جاده ی رسیدنم . . .
تو
اگر میدانستی
که چه دردی دارد
که چه ذجری دارد
خنجر از دست عزیزان خوردن
از من خسته نمیپرسیدی:
آه ای مرد چرا تنهایی؟؟
یک موی حسین بر دو جهان می ارزد
گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست
گفتا که حسین بیش از آن می ارزد